سلام
یک نکته ای که به نظر من خیلی مهمه و متاسفانه این روزها خیلی ها رعایت نمیکنند در مورد حرفهایی است که از دیگران میشویم
خیلی مراقب باشید ممکن است حرفهایی زده شود که منبع و ماخذ درستی نداشته و بصورت شایعه از منابع گوناگون به ما میرسد حتما در نظر داشته باشید تا برای شما از نظر عقلی و منطقی ثابت نشده آنرا در  جایی بازگو نکنید احتمال یک هزارم درصد بدهید غیرواقعی باشد . مسئولیت سنگینی دارد
گاهی برای دیدن خودمان باید خود را جای آینه بگذاریم شاید خودمان هم واقعی نباشیم و ایینه ای باشیم برای کسی دیگر

باز هم ملت حماسه آفریدند و نشان دادند همیشه درصحنه هستند
چه نیکو امام ما میفرماید :
تا مبارزه هست ما هستیم

در این حوادث دیگر جای دشمنی و کارشکنی نیست ای انسانهای آزاده حق راببینید و بپذیرید
فکر یکنید تمام این حوادث برای چه بود ؟
همه امتحان الهی است ولی اینبار امتحانی بود که ملت را برای ظهور آقامون آماده کرد
اینطور نیست که در خانه بنشینیم و بگویی منتظر ظهور هستیم بلکه باید به آن بلوغ فکری برسیم تا با چشم دل بفهمیم
همه از الطاف خداوندی است وقتی چشم باز میکنیم که این حوادث در باطن باعث بیداری ملت شد
عزیزان ظهور نزدیک است
یه قول یکی از شاگردان ایت الله بهجت ( دامت برکاته ) یک روز در حرم معصومه سلام الله علیها نشسته بودند از ایشان در مورد فرج پرسیدند
آقا فرمودند چشمتان به حوادث یمن باشد

کتاب عصر ظهور را میشناسید
در 30 سال پیش نوشته شده است جدیدا ( حدود سه سال پیش ) نویسنده آقای اردکانی نسخه ای جدیدی از آن را نوشته اند و توصیه میکنم حتما تهیه فرمایید

دوبیت زیبا را هم یکی از دوستان در پوستر های طراحی شده خودش آورده بود که وصف حال تمام عاشقاست


آهن آبدیده را رنگ عوض نمیکند
چهره ی انقلاب را جنگ عوض نمیکند
به خیل دشمنان بگو به کوری دوچشمتان
مطیع امر رهبری رنگ عوض نمیکند



شهادت لاله ها را چیدنی کرد
به چشم دل خدا را دیدنی کرد
ببوس ای خواهرم قبر برادر
شهادت سنگ را بوسیدنی کرد

سلام
ابتدا ایام محرم و عزای حسینی را به شما تسلیت میگوییم
 
مطلبی را دیدم در مورد شیطان یکی از سایتهای شیطان پرستی نوشته بود "شیطان ، بی گناه ترین وجود بی وجودی است که او را خیاط لباس پوسیده ی خود می نامیم و همه را بر گردن اون می اندازیم "

وبلاگی بود به نام انسانیت گم شده و بیشتر مطالبش انکار حقایق وجود هستی بود
بطور خلاصه داشت به زمین و زمان فحش میداد و شیطان را بخاطر شاتباهات و گناه هایی که در دنیا رخ میده پرستش میکرد
به خودم گفتم چطور انسان به این مرحله میرسد و فقط بدی ها رو میبیند و انقدر این بدی ها در وجودش قرار میگیرد که چیزی به اسم خوبی را نمیشناسد
در جایی دیگر نوشته بود 

"قرن هاست انتشارات آسمان کتب خود را به عناوین مختلف ارائه می دهد و به قول خود کتاب جدید را برای کامل کردن کتاب قبلیش منتشر می کرد .


در این بین رهگذران نیز در طول تاریخ به یکی از آئین هایی که در پرتو این کتب شکل گرفت گرایش پیدا کردند . 

تا اینکه انتشارات آسمان کتابی منتشر کرد و اعلام کرد این آخرین و کامل ترین کتاب ماست .

این کتاب که حدود 14 قرن پیش منتشر شد از همان آغاز پیدایشش و آئین همراهش به سرکوبی رهگذران جاهل پرداخت و سعی کرد با ارائه احکامی در شکل گیری مسیر رهگذران نقش اصلی را ایفا کند و این از همان آغاز تا زمان حال به نفع گروهی شد تا بتوانند با نام آئینی که رهگذران نسبت به آن تعصب داشتند خود به نیت های کثیفشان برسند ."

و اخر هم نتیجه گرفته :
"و این زنان بودند که قربانیان اصلی این مایه ننگ و ریشه پوچی ها و کثافات خیابون بوده و هستند.

رهگذران باید بدانند سارق اصلی گمشدشون همین آئین ددمنشی است که قرن هاست آنان را زندانی خود کرده است ."
نمیدونم این افراد تا بحان اصلا قرآن کریم را دیده اند یا نه کسی که در مورد قرآن اینطور چرندپرانی میکند آیا میتواند منطقی باشد ؟
قرآن کریم مظهر اخلاق منطق و آرامش است و این افراد بدون اینکه هیچ گونه شناختی از آن داشته باشند فقط به خاطر دشمنی و یا نا آگاهی از آن اینگونه صحبت میکنند و اینطور میخواهند خود را متفاوت نشان بدهند 

اگر این آیین دد منشی بود که این همه به آن نمیگرویدند و تا الان مثل خیلی از آیین هایی که الان اثری از آنان نیست نیست و نابود شده بود
نه این آیین آیین اسلام است آیین درست زندگی آیینی که راه را برای درست زندگی کردن به ما نشان میدهد و برای زندگی ما هدف میسازد

سلام
بعد از یک مدت وقفه دوباره مینویسم راستش خیلی قبل تر هم چند باری نوشتم و لی نمیدونم چرا به قسمت ارسال که میرسید منصرف میشدم و کلا صفحه رو میبستم
من هنوز همان هستم وجودی که وجودم مثل هر انسان دیگری رازی است برای تفکر و چقدر در بدست آوردن این رموز ما فعال بوده ایم خدا داند ...
نوشتن برایم راحت تر شده نمیدونم شاید بخاطر اینه که کارهام هر روز بیشتر میشه و اینکه میتونم به این هم فکر کنم که نوشتن یک موضوع چقدر میتونه به جمع آوری مطالب و تصمیم گیری در هر حالتی مفید باشه
میخوام بنویسم نه بخاطر اینکه هستم بخاطر اینکه میخواهم باشم و میخواهم آنطور باشم که که در نهاد هر انسانی است  میخواهم بنده باشم نه بنده خویش بنده خالقم نمی دانم چقدر میتونم خودم را به این حالت نزدیک کنم ولی سعی خواهم کرد....

راستی یک نکته یادم رفت بگم برخلاف بیشتر وبلاگ ها من نظرات هر متن را در قسمت بالا سمت چپ گذاشتم جند بار دیدم دوستان اشتباهی نظر را با پایینی جابجا قرار میدهند اگر فکر میکنین جاش رو تغییر بدم بهتره بگین البته چون طراحی قالب کار خودم هست از اول اینطوری چیدمان کرده بودم